وقتی نفس هوا میشود | روایتی از آنچه که سخت است باور کنیم که پیش تر هم میدانستیم.
نام کتاب شاید برای بسیاری آشنا باشد، برای من نبود. اولین بار در «از کتاب» به آن برخوردم. همان شب برای شام با دوستی وقت را میگذراندیم که تصمیم گرفتیم...
نام کتاب شاید برای بسیاری آشنا باشد، برای من نبود. اولین بار در «از کتاب» به آن برخوردم. همان شب برای شام با دوستی وقت را میگذراندیم که تصمیم گرفتیم...
چقدر چقدر چقدر دلم برای اینجا تنگ شده بود. همین الان که این نوشته را مینویسم، چندین پیشنویس انبار کردهام که به «فرصت مناسب» روانه شده بودند تا بهانهای شوند...
اگر بخواهید دوست داشتنیترین کادوهایی که دریافت کردهاید را در ذهنتان مرتب کنید؛ کدام یک (یا چندتا) در بالای لیستتان قرار میگیرد؟ (میگیرند؟) این کادوها چه ویژگی دارند که اینقد...
اخیرا در یک نشست آنلاین به میزبانی جناب ایپکچی شرکت میکنم؛ سلسله جلساتی تحت عنوان [براکت]. در آخرین لحظات یکی از جلسات، یکی از همکلاسیها سوالی مطرح کرد در مورد...
دقیقا از ۲ تیر ۹۷ بود که به طور منظم شروع به ثبت بخشی از روزم کردم؛ تقریبا ۲ سال میشد که به طور پراکنده درمورد روز، کارهایی که میکردم...
درمدتی که گذشت، چیزهای زیادی بود که دوست داشتم انجام دهم. بعضی از این هم جلوتر بودند، به حدی که احساس میکردم «نیاز» دارم این کار را انجام دهم. نوشتن...
هملت بالای گور ایستاد و گفت: «بودن یا نبودن، مسئله این است.» بقیهاش را هم احتمالا خودتان بهتر میدانید؛ و اما در آن لحظه که هملت بالای گور ایستاده بود؛...
ساعتها نشستیم؛ گفتیم و تعریف کردیم. از امتحان چند روز بعد، اتفاقات چند سال گذشته و.. از چه نگفتیم؟! از همان دلیلی که بهخاطر آن دور هم جمع شده بودم....
هزار و سیصد و نود و هشت – تیر ماه : -سلام؛ رادین هستم، خوشبختم. +سلام منم … هستم؛ خوشبختم از آشناییت. اسمت منو یاد رامبرانت میندازه؛ میتونم رامبرانت...